بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه الراجعون " ما از خدا ییم و به سوی او برمی گردیم "
انسان زمانی که از خانه اش خارج می شود و می گوید :در فلان ساعت بر می گردم ،این برگشت نشانگر این است که او در آن خانه مقیم و ساکن است که می گوید : بر می گردم ، پس برگشتن به جایی وقتی معنا پیدا می کند که تو در آنجا بودی که می خواهی برگردی .
میهمان وقتی از خانه ی شما خارج می شود ، شما نمی گویید: باز دوباره برگردید ،بلکه می گویید :باز تشریف بیاورید ؛ باز به خانه ما بیایید، چون او در خانه ی شما که مقیم نبوده که بخواهد برگردد .
می فرماید: انا لله وانا الیه الراجعون " ما از خداییم وبه سوی او برمی گردیم .
انسان از عالم بالا واز اعلی علیین به زمین وبه اسفل سافلین آمده واین آمدن یک رفتن به دنبال دارد یعنی از همان جا که امده به همان جا هم برمی گردد . پس موطن ووطن اصلی ما در عالم بالاست وما به طور موقت وبه عنوان یک مسافر چند صباحی باید طبق خواست ومشیت الهی در این زمین خاکی زندگی کنیم وبعد از صد یا دویست سال هم که سفر ما طول بکشد بالاخره روزی به دیارو وطن اصلی خود باز گشت خواهیم کرد والیه الراجعون وبه سوی او بر می گردیم .
حال چرا دراین مدت محدودی که به ما مهلت داده اند که زندگی کنیم ، چرا به فکر برگشتن وآماده کردن توشه ی فردا نیستیم ؟ چرا ما این برگشت را جدی نگرفته ایم وچرا زندگی را به بازی گرفته ایم ؟ چون این بازگشتن را باور نکرده ایم........
برچسبها:
بسم الله الرحمن الرحیم
ما یک جسم و یک روح داریم جسم باغذای مسموم مریض میشود و روح هم با غذای مسموم مریض میشود .
حال سؤال اینجاست که غذای مسموم که با دهانم وارد جسمم می شود ، غذای روح از چه طریق وارد روحم می شود و دهان روح کجاست ؟ گوش
غذای مسموم اگر وارد جسمم شود و من نزد پزشک نروم چه میشود ؟ کم کم وارد خونم میشود و منجر به مردن میشود!
به همین ترتیب اگر غذای مسموم وارد روحم شود حیات را از روحم میگیرد.چگونه؟!
غذای مسموم روح چیست ؟گوش دادن موسیقی های حرام ،سخنان ضد دین ، گوش دادن به غیبت هاو غیبت و . .
.
برچسبها:
بسم الله الرحمن الرحیم
اگرچوب دائم در جایی که رطوبت است ، نگهداری شود کم کم موریانه آن را میخورد ، اگر وجودما دائم در جایی پرسه زند که بوی گناه و نافرمانی خداست ، کم کم موریانه ی شیطان ، گوشه ای از این وجود را خواهد خورد .
برچسبها:
بسم الله الرحمن الرحیم
دو چیز عقل را خاموش می کند و از کار می اندازد :
1. تنفر شدید به یک چیز یا به یک شخص داشتن
2. عشق و علاقه ی شدید به کسی یا به چیزی داشتن ،
عقل را از کار می اندازد و نمی تواند درست بیندیشد ،
لذا در این دو حالت انسان از خود اختیاری ندارد،
بلکه عشق است که فرمان می دهد یا انزجار و تنفر است
که تو بدون فکر کردن کار میکنی و خوب و بد آن را هم نمی فهمی.
برچسبها:


















